♥❀ღشـهداء چفیـ ه داشتند ، مـن چـــادر دارم♥❀ღ                                                 
♥ღ♥ღ♥ღ♥ღدختران چادریღ♥ღ♥ღ♥                                                 

خواهرم سلام، نامه ات را خواندم
نوشته بودی:....من نمی خواهم ناآگاهانه مثل مادرانم حجاب داشته باشم،نمی خواهم کهنه پرست باشم، نمی خواهم تحقیر شوم، نمی خواهم از دیگران کمترباشم،نمی خواهم بدون انگیزه و هدف کاری را که پدر و مادرم می گویند انجام دهم....

ادامه ی نامه در ادامه ی مطلب

خواهرم سلام، نامه ات را خواندم
نوشته بودی:....من نمی خواهم ناآگاهانه مثل مادرانم حجاب داشته باشم،نمی خواهم کهنه پرست باشم، نمی خواهم تحقیر شوم، نمی خواهم از دیگران کمترباشم،نمی خواهم بدون انگیزه و هدف کاری را که پدر و مادرم می گویند انجام دهم....
اصلاً کجای قرآن نوشته که زن باید حجاب داشته باشد؟
چرا مردان هرکاری دلشان می خواهد می کنند و همه ی محدودیتها برای زنان در نظر گرفته شده؟
چرا نمی گذارید همه آزاد باشند، تامسأله عادی و طبیعی شود و دیگر هیچ حساسیتی وجود نداشته باشد؟
شما آنقدر سخت گرفته اید که حتی اگر زنی در خانه اش تنها باشد و بخواهد نماز بخواند، می گویید در حال نماز باید حجاب داشته باشد،مگر خدا مرد است که باید از او هم روگرفت؟!!!اصلاً می خواهم بدانم بی حجاب بودن من چه ضرری برای دیگران دارد؟

من هرطور دلم بخواهد لباس می پوشم و آرایش می کنم، این به دیگران چه ربطی دارد؟من که به قصد ایجاد انحراف و فساد آرایش نمی کنم.
از این گذشته، چرا به مردها نمی گویید نگاه نکنند و زنها باید خود رابپوشانند...؟
البته تصور نکن من بی دین و کافر هستم، باور کن من هم مثل تو خدا را قبول دارم، قرآن راقبول دارم، خیلی هم مؤمن هستم و اصلاً نمی خواهم خدااز من ناراضی باشد، قدر ناشناس نیستم، میدانم خدا چقدر به من نعمت داده، غرق در نعمتهای او هستم و دوست دارم هرروز به او نزدیکتر شوم و اورااز خودم راضی تر کنم،در مسائل دقت کنم،آنهارابفهمم و آنطور که درست است زندگی کنم نه آنطور که به من تحمیل می کنند.

من می گویم وقتی این همه خانم بی حجاب هست، حجاب داشتن من چه فایده ای دارد؟
اگر قرار است از بی حجابی من منحرف شودو به دامن گناه بیفتد، به فرض که من رعایت کنم، آنقدر بی حجاب هست که باز او به گناه بیفتد، پس چه فرقی می کند که من باحجاب باشم و یا بی حجاب؟
از همه ی اینها گذشته، چرااینقدر سختگیری؟چرا حتی یک تار موی زن هم نباید بیرون باشد؟میخواهم بدانم این یک تار مو چه ضرری دارد؟چه فسادی ایجاد می کند؟
تو باید به من حق بدهی، آخر من باچه انگیزه ای می توانم حجاب داشته باشم و چگونه خودم راقانع کنم....

"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""" "
آری نامه ات را خواندم،راستش اول خیلی تمایل نداشتم پاسخی بنویسم اما برخی عباراتِ نامه ات مراوادار کرد نا دست به قلم ببرم و پاسخی هرچند مختصر برایت بنویسم.
منظورم این عبارتهاست:
من نمی خواهم ناآگاهانه حرکت کنم....
من قرآن راقبول دارم....
من دوست دارم خدا از من راضی باشد....



در دل گفتم حقایق را برایت بنویسم اگر واقعاً دنبال آگاهی و رضای خدا باشی درباره آنها فکر می کنی، به قرآن مراجعه میکنی ووقتی دیدی حرفهایم مستند به قرآن و حکم عقل است،آنها را می پذیری، اما اگر در حقیقت دنبال رضای خدا و آگاهی نباشی.....
نه معذرت میخواهم؛چرانباشی؟چرانخواهی حق راقبول کنی؟مگر همه ی دنیا و آنچه دردنیاست چقدر ارزش دارد که برای خاطر چند روز دنیا بخواهیم عقل و فهم و ایمان خود را زیر پا بگذاریم؟

من مطمئنم تو صرفاً میخواهی بفهمی و طبق فهم و درک خودت رفتار کنی و به همین جهت مصمم شدم پاسخ نامه ات را بنویسم.


برای اینکه پاسخ تورا روشنتر بیان کنم، همه حرفهای تورا در ده نکته خلاصه میکنم؛ اینها رابرایت می نویسم و یک به یک به انها پاسخ میدهم؛ به این امید که مطالبم را بخوانی و در عین بیطرفی و انصاف درآنها دقت کنی و هر کدام را حق یافتی بپذیری.

1)بی حجابی خانمها چه ضرری برای دیگران دارد؟
2)آیا لزوم پوشیدن بانوان درقرآن مطرح شده است؟
3)چه انگیزه ای میتواند برای حفظ پوشش وجودداشته باشد؟ و به عبارت دیگر فلسفه و حکمت پوشش چیست؟
4)چرا به مردان نمی گویند نگاه نکنید، تازنان مجبور نباشند خودرا بپوشانند؟
5)چرا مردان مجازند هرکاری بکنند و هرگونه لباس بپوشند، اما زنان باید پوشش را رعایت کنند؟
6)درست است که من پوشش را رعایت نمی کنم و باآرایش و لباسهای شیک بیرون می آیم، اما قصد ترویج انحراف وفساد راندارم.
7)بابودن بی حجابهای فراوان که درهرحال اثر خودرا می گذارند، رعایت کردن و نکردن من چه تفاوتی دارد؟
خونسرداگر همه زنان آزاد باشند، مسئله طبیعی و عادی میشود.
9)چراحتی یک تار موی خانمها نبایدآشکار باشد؟یک تار مو چه ضرری دارد؟
10) چرا یک خانم وقتی در یک خانه خلوت هم نماز می خواند باید پوشش را رعایت کند؟

-----------------------------------------

کتاب نامه ای به خواهرم

-------------------------------------------------

پاسخ سوال اول:بی حجابی خانمها چه ضرری برای دیگران دارد؟


پاسخ این سوال رابا سخن یکی از بزرگان آغاز می کنم که می گوید:
اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد.اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد.برخلاف سیستم غربی عصرحاضر که کار و فعالیت رابالذت جوییهای جنسی به هم می آمیزد.اسلام میخواهد این دو محیط راکاملاً ازیکدیگر تفکیک کند.( مسئله حجاب/شهید مطهری/ص68)

بنظر تو اگر محیط کار،درس،تحقیق،آزمایش و تولید کالاهای مختلف خالی از زمینه های وسوسه ی شیطان و دور از نگاههای آلوده و سخنهای غرض آلود باشد میزان موفقیت بیشتر است یا هنگامیکه توجه هر کسی در این محیط ها به جنس مخالف باشد؟
نداشتن پوشش مناسب بانوان و مهار نکردن نگاه آقایان و اختلاط زن و مرد در محیط های مختلف فعالیتهای اجتماعی بقدری آثارزیانبار دارد که اگر کمی درآنها دقت شود، قطعاً هیچ زن و مرد متعهد و دلسوز جامعه حاضر نیست به چنین وضعی راضی شود.

خواهرم من یقین دارم توهم اگر درآنچه برایت می نویسم دقت کنی و متوجه شوی باعدم رعایت پوشش مناسب چه صدمات جدی و مهمی به افرادو جامعه وارد میشود، هرگز حاضر نیستی دراین جرائم سهیم باشی،من بطور خلاصه برخی از ضررهای رعایت نکردن پوشش بانوان را برایت مینویسم:
الف) برهم خوردن آرامش روانی

هنگامیکه مردان و زنان در جامعه باحالتی برانگیزاننده ظاهر و هر لحظه با صحنه ای وسوسه گر مواجه شوند، هوسها و امیال در افراد جامعه بیدار شده و ازآنجا که نفس انسان بارسیدن به یک هوس سیر نمی شود و این هوسبازی همچون شعله آتشی می ماند که هرچند هیزم به آن برسد فروزانتر میشود و از طرفی همه ی هوسها پاسخ خودرا نمی یابد و نمیتواند بیابد، فشارهای عصبی و هیجانات روحی کمکم زیاد میشود و نتیجه ی آد در شکل استرس، نگرانی، تفرق حواس،بداخلاقی و...ظاهر میشود.

ب)سست شدن بنیاد خانواده:

مردی که هرروز دهها زن آرایش کرده و بی حجاب را می بیند و در محیط کار و در مسیر حرکت با آنان مواجه میشود، بویژه هنگامیکه لبخند و سخنان صمیمی و دلنشین آنان را می بیند و می شنود، وقتی به خانه میرسد از مشاهده ی همسر خود که اززحمات کار روزانه خسته و غبار گرفته است لذت نمیبرد.دراینصورت کافیست که ازتعهد و تقوی کم بهره باشدتاهمسر خود را باآن بانوان مقایسه کند و در نتیجه از زندگی خود دلسرد گردد و زمینه انحراف و کژروی و احیاناً جدایی فراهم شود.بارها در جراید خوانده یا از اشخاص شنیده ایم که آقایی با خانمی که درمحیط کار یا تحصیل اوست ازدواج کرده و به تقاضای او همسر قبلی خود را طلاق داده است.
افزایش طلاق، افزایش کودکان فراری و خیابانی،کثرت فرزندان نامشروع که ناشی از اختلافات خانوادگی و بی میلی زن و شوهر نسبت به ادامه زندگی است قابل انکار نیست و بیشتر این موارد ریشه در توجه به زنان و مردان کوچه و خیابان و محل کار دارد.

خواهرم؛
توتصور میکنی چرا جوانان امروز کمتر میل به ازدواج دارند؟در قدیم که محیط عمومی از خودنمایی زنان محفوظ تر بود،شیرین ترین آرزوی جوانان، ازدواج بود ودر سنین ابتدایی بلوغ، جوانان به سراغ ازدواج میرفتند.اما متأسفانه امروز می بینیم برخی جوانان زمانیکه نشاط و شور دارند به کامجویی از دختران و زنان بی حجاب مشغولند و زمانی ازدواج می کنند که زن را تنها برای خدمتکاری و خلاصی از اصرار والدین به ازدواج می خواهند و نشاطی برای زندگی ندارند.

راستی اگر این همه صحنه های برانگیزاننده و چهره ها و آرایش های گوناگون را نمی دیدند بازهم چنین بود؟
چه کسی باید خسارت از هم پاشیدگی خانواده ها، دربدری فرزندان،افزایش اضطرابها و فشارهای عصبی و تبعات این وضع را بپردازد؟

آیا خانمی که باعدم رعایت پوشش لازم و یا لباسها و زینتها و آرایشهای مهیج درکوچه و خیابان و محل کار ظاهر میشود متوجه آثار عمل خود هست؟ و آیا ممکن است عامدانه باشد؟

ج) تضعیف فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی در جامعه

خواهرم از تو می پرسم؛
در کارگاهی که همه مرد باشند یا همه زن کارها بهتر وبادقت بیشتر انجام میشود یاآنجاکه دائم توجه مردی معطوف قیافه خانمی آراسته باشد و بالعکس؟

آیادر کلاسی که پسر و دختر در فکر ارتباط با یکدیگر و مشاهده ی طرز لباس پوشیدن و راه رفتن و حرف زدن یکدیگر هستندبیشتر تحصیل علم و کمال میشود یاآنجاکه افراد همجنس دریک کلاس هستند و تمام توجه معطوف درس و استاد است؟!
بسیار روشن است که اختلاط زن ومرد و عدم رعایت پوشش لازم از سوی برخی زنان و نیز روحیه ی هوسرانی برخی مردان، ذهنها را مشغول میکند و بازده کار را کاهش میدهد.علاوه بر اینها بارها اتفاق افتاده جوانی که با علاقه مشغول فعالیت اقتصادی یا با اشتیاق مشغول تحصیل بوده بامشاهده ی زنان و دختران جوانی که بدون پوشش صحیح و با خودنمایی و جلوه فروشی های مسموم در جامعه ظاهر شده اند تحریک شده و به وادی هرزگی و پوچی در غلتیده و درس وکار را رها کرده و سر اززندان یا مراکز فساد و اعتیاددرآورده است.آیا جبران خسارت ضایع شدن عمر این جوانها کار ساده ای ست؟ و آیا ضرری که از این ویرانگری های فکری و فرهنگی متوجه جامعه میشود خسارتی ناچیز و قابل جبران است؟

يکشنبه 9 اسفند 1394 | 18:00 | یه چادری


ThemE:Mosbat